ببین یه چیزی میگم حالا نمیدونم چطور برداشت میکنی
برادر بزرگ من همه توفامیل خواهانش بودن بنده خدا گفت فلان دخترو میخوام من خر نذاشتم زوری بردیم برای یکی دیگه که اصلا ب عقد نکشید
بعد چندسال مامانم یکی دیگ رو معرفی کرد اونم تانامزدی رسید ولی بهم خورد
الان داداشم معلومه غصه داره چیزی نمیگه ۳۳ ساله شده
طوری شده ماکه ازهمه ایراد میگرفتیم الان مامانم میگه حاضرم یه زن مطلقه بدون بچه هم براش بگیرم فقط بره سرزندگیش
چون داداشم واقعا بدون ایراده طفلی جیگرم خون براش
اگر دختره ایرادی نداره بگیرید برای داداشت