تو یه مغازه ارزون فروشی پلاستیکی بودیم که یه خانمی با بچه اومد و بچش بهونه تفنگ گرفته بود مشخص بود وضع مالیش خوب نیس برا بچش یه تفنگ ۳۰ تومنی برداشت با کلی هم سر وصدا بعد رفتن بیرون ما که از مغازه اومدیم بیرون مامانم گفت کی میشه من برا بچه تو چیزی بخرم منم با حالت کل کل گفتم برا بچه من از اینجا چیزی بخری؟؟؟نمیخام(میخاسم خودمو برا مامانم لوس کنم همین کل کلای الکی)اصلا نمیدونم یهو چی گفتم ک به خودم اومدم دیدم اون خانمه با بچش همچنان اونجا وایسادن اصلا نمیدونین چقد حالم بد شد بخدا بی منظور و بی دلیل....فقط میگم خدااااکنه متوجه نشده باشن خداکنه نشنیده باشن خدا منو لعنت کنه نه اصلا ببخشه نمیخام کارمای حرفی ک غیر عمد زدمو پس بدم خدا از عمد نبووووود😭😭😭😭
کاش بلند نگفته باشی
اخی. ایشاله که نشنیده
یه جوری سریع جمعش میکردی مثلا میگفتی بچه من دختره اینجا فقط تفنگ داره چمیدونم یه چیزی میگفتی
سر منم اومده همچین چیزی. من باردار بودم با مامانم بیرون بودیم یهو همسایه قدیمی مون رو دیدیم که چند سال بود بچه دار نمیشد. بعد با مادرم درباره بچه و درمان و اینا حرف میزد که درمان جواب نداد و...
بعد من خودمم با درمان باردار شده بودم کاملا بدون منظور بهش گفتم خاله پیش این دکترای دوزاری نرو. برو یه جای خوب و فلان..
وقتی جدا شدیم مامانم گفت چرا همچین حرفی زدی. نمیگی ناراحت میشه
دیگه من چند وقت حالم خوب نبود همش میکفتم کاش ببینمش و معذرت خواهی کنم..ولی ندیدم
وای من دفعه اولمم نیس کلا خدای سوتیم .....یه بار جلو دوتا ازخترای فامیل ک سنشون بالا بود و ازدواج نکرده بودن گفتم از وفتی موهامو رنگ کردم شبیه پیردخترا شدم😭😭😭😭😭😭😭😭بعد مامانم بهم گفت این چی بود گفتی ناراحت شدن بعد تازه فهمیدم چی گفتم😭😭😭😭کاش لال شم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز