با اینکه موعد پریودم نیست از دیروز که مهمونام رفتن کمر و زیر شکمم درد میکنه! با شوهرم یه دعوای حسابی کردم، کلی اشک ریختم و خدا رو قسم دادم مرگمو برسونه (قبل پریودی همیشه این سناریو رو اجرا میکنم) چمه؟ مهمونمم غریبه نبود که بگم چشمم کردن! اما از لباسم خیلی تعریف کردند
انرژی مهمونات خوب نبوده شاید. عود، شمع و اسپند استفاده کن
اسپند دود کن
همیشه بعد رفتن مهموناتون اسپند دود کنین بیشتر انگار انرژی منفی هست
بخاطرهوای پاییزیم هست من خودم دیروزمهمون بودم
امروزاومدم سرکاراصلاحالم خیلی بعده وخیلی خوابم میاد
شاید از خستگی اینجوری شدی
بابا لباس که دیگه چشم زدن نداره
خودت داری میگی سناریو
خسته شدی ،نتونستی مدیریت کنی اعصابت رو
این برنامه رو اجرا کردی
منم دیروز یلدایی دختر خواهرم بود ،کلی کار کردم
نوزاد هم دارم
دیشب کلی زیر شکمم و کمرم تیر میکشید
آخر شب دیدم از خستگی و کمبود خواب دارم بهم میریزم
حواسم جمع کردم
چه دلیلی داره بعد مهمونی اوقات خودم و دیگران رو تلخ کنم؟
امروز چون کار داشتم
ناهار رو املت درست کردم
الآنم چای زعفران دم کردم
بچه رو بخوابونم بشینم مغزم رو ریست کنم سرحال بشم
آره دارم متلاشی میشم! دو تا پروژه دارم که ددلاینش تموم شده و عقبم، دو روز درگیر مهمونی و کارهاش بودم، خونه مون پله داره که هی باید بالا پایین بشم، بچه ام شبها دیر می‌خوابه! شوهرم بی ادب و فحاشه! یه داداش و زن داداش گاو دارم که مامانم هی پیش من درددل میکنه! کاش بمیرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز