پدرم وسواس داره و نیم ساعت ابو باز میکنه ده بار تو صورتش آب میزنه پنجاه بار دستاشو میسابه حمومش حدود شش هفت ساعت طول میکشه وقتی راه میره پاهاشو با وسواس رو زمین میزاره کم میمونه تو خیابون بزننش غذا خوردنش سه ساعت طول میکشه اگه نتونه رو فروشی رو مرتب کنه روزش شب نمیشه باید استکان رو از یه جای میز جابجا کنه سفره لکه داشته باشه عین بچه ها لج میکنه تا تمیز بشه حرف زدنش همه رو آزار میده من موندم چرا مامانمم همون اوایل نبردش روانشناس یا مامانش چرا درمانش نکرد و براش زن گرفت 😔خیلی سخته با همچین آدمی بودن خیلی خیلی خیلی .... اگه براتون بگم چقدر خجالت کشیدم از دستش پیش بقیه ... هرجایی بریم هیچکس دلش نمیخواد این حرف بزنه وقتی میخوایم بریم جایی باید منتظر باشیم یکی دوساعت بتونه حاضر بشه هزار بار یه حرفو میزنه رو اعصاب تک تک ماها تاثیر گزاشته.. هیچوقت هم دلش میخواست درمان بشه و خودشو یه آدم سالم نرمال میدونستت
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.