2777
2789

پدرشوهرم بیمارستان بود چون اینا از روستا می مودم شهر ملاقات مامانم نهار دعوتشون کرد تازه به خواهرشوهرم هم پاگشا داد 

بعد هر دفعه یه بهونه داره مامانم و بکوبه 


بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اصلا چرا مامانت باید باهاشون رفت و امد کنه، من دیدم خانواده شوهرم بی چشم و رو و گوه خورن نذاشتم خانو ...

چه خوب 

پدرشوهرم چون مریض بود آمدن سر زدن الان هم 

فوت کرده مجلس ترحیم میان و چهلم 

دیگ نذار همو ببینن

چیکار کنم یعنی چهلم پدرشوهرم نیان 

یه بار هم اولین پنجشنبه آمدن سر خاک 

مادرشوهرم توقع هم داره هر پنجشنبه خانواده ام برن سر خاک من گفتم ما رسم نداریم یه بار همش میریم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز