سلام
من الان یک هفته است با نامزدم مشکل دارم اصلا نه تماسی نه حرفی هیچی ..مشکل هم از خانواده اونا بود که من صبرم پر شده بود و دعوا شد بعد من ی بی احترامی به مامان باباش کردم و بابام اومد دنبالم اومدیم خونه
.خلاصه اونا هم بد ما آمدن و مادرش اینقدر به من حرف بد نزد ی حرف های زد خیلی بد بود نامزدمم ساکت بود به بچه اش همش میگفتم تمومش کن دیگه زود باش تمومش کن دیگه بعدش هم آخر نامزدم گفت من هم زنم میخوام هم زندگیمو و ..مشکل حل شد رفتن ولی گویا ب اونا حل نشده بود خلاصه یک هفته است هیچ ارتباطی نبود تا اینکه من بهش پیام دادم و برام شرط گذاشت
یکی از شرط ها این بود که بیا از مامان و بابام عذرخواهی کن
منم گفتم باید اینا رو به بابام بگی ۳ روزه همینجوری میگه و من که آروم شدم یعنی دیگه خیالی نیست چون ن پیام داد بهم نه هیچی من خودم اولی بودم که پیام دادم ولی الان اون ۳ روزه بی طاقتی میکنه میخواد بیاد منو ببره عذرخواهی کنم
بابام گفته اگه به عذرخواهی باشه باید همه عذرخواهی کنن که حرف های خیلی زشتی به تو زده ..خلاصه الان دیشب از بس حالم بد بود نیت کردم خواب ببینم
تو خوایم اینو دیدم ی خونه ای بزرگی بود .در زیاد داشت ..من از اسب ها خبر داشتم یهو همگی رفتیم بالای خونه نمیدونم ی هرج و مرجی بود ولی دلیلش نه بعد من به بابام گفتم اسب ها رو هم بیااار بابا اسب ها هم بیااااار بعد حدود ۴ یا۳ اسب قهوه ای رنگ بابام اوردشون بالا خیلی هم آروم بودن حالا من حس میکنم سوار شدم باز میگم نه نشدم اصلا یادم نمیاد
بعد خوایم یهو تغییر کرد خواب دیدم تو یک خونه ای دیگه ای هستیم خانواده نامزدم اومدن نامزدم با من خوب بود ولی سرد خانواده شوند همینجوری..ولی با همون حال سردی که داشت همش حواسش به من بود ..اینجا من داشتم نون تیکه تیکه میکردم و بعدش هم بابام با یک مرده دیگه از فامیلامون که نامزدم خیلی ازش بدش میاد اومد خونمون... اون مرده که میگم بدش میاد خیلی مرد فاسده هست و شاهد غیرت بازیای نامزدم شدم
بعد هم من ی عالمه شکلات بود خیلی ام خوشمزه و شیرین بود یکی خوردم بقیه ام له کردم تو قوری چای نمیدونم چرا ولی باز هم دنبال شکلات ها بودم ب پسر خواهر شوهرم گفتم از فلان جا بده دستم ..وقتی رفت ندید باز خودم رفتم دیدمشون ..و اینکه شکلات تلخ هم اونجا بود برداشتم ولی باز پشیمون شدم رفتم سمت شکلات های شیرین ...وقتی این کار را رو انجام دادم دیدم نامزدم اینا نیست رفتن به مامانم گفتم بدون خداحافظی از من رفتن؟ گفت آره ...تعبیرش چی میششنه😭