درست از جمعه قبل شروع شد اونروز تعطیل بود با من زیاد وقت نگدروند تا اینکه رفت حموم یه حسی بهم میگفت برو سر گوشیش منم رفتم دیدم با یه شماره ۳ بار زنگ زده بار اخر ۴۸ دقیقه حرف زده یه حسی میگفت ذخیره اش کن تو گوشیت رفتم دیدم تو ایتا اسم اکانته دختر بود به اسم فاطمه همون لحظه گریه ام گرفت شوهرم اومد دید دارم گریه میکنم گفت چته گفتم هیچی چند بار پرسید ....تا اینکه عصبی شد فحشم داد گفت ناقصی تو خانواده ات بندت کردن به من افسرده ای مریضی رفتم جلو از خودم دفاع کنم گفتم کجام ناقصه ...زد تو گوشم چند دقیقه بعد اومد از دلم در اورد ولی من ذهنم درگیر شماره بود .....
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
بعد منو برد بیرون حالم عوض بشه فرداش دوباره دیدم با همون حرف زده پیام داده 🥲 حالم بد شد سه روز حالم گرفته بود اعصاب نداشتم حوصله نداستم تا اخرش یک بار دیدم پیاپ داده بود زنگ بزنم اینا و دوباره حرف زده بودن همون روز دیگه مغزم کش نیاورده بود به شوهرم گفتم ...گفتم این شماره کیه؟؟ چرا این قدر باهاش حرف زدی این اسمش دختره گفت نه شماره دوست صمیمیه من میشناسم اون دوستشه گفتم الکی نگو گفت عکس دختروش گذاسته گفت چند تا شماره داره ولی عکس دختر اون با عکس این دختره یکی نبود
بعد زنگ زد به اون یک شماره به همون نام دوستش برداشت گفتم حتما من اشتباه کردم دوستشه حتما ولی فرداش دوباره رفتم سر گوشی دیدم اون شماره ای که دیروز زنگ زده با اون شماره که من مسکوکم بعش فرق میکرد ...منم اون شماره را پاک کردم مسدودش کردم ظهر برگشت دیدم شماره ذخیره کرده از مسدودی در اورده دوبار دیگه هم همین کارو کردم ولی بازم همون کارو کرد خسته شدم دیگه حالم گرفته شده بود فهمیده بود میگفت شکاک شدی یک شب شیشه شکسته بود زیر کابینت اشپزخونخ بود رفت اونجا را جارو کنه پیدا کردش گفت تو پرچلی و کثیفی زنیت نداری🥲 اینجوری پیش بره ۴ سال دیگه میزنم پشتت میری ور دل مامان و بابات