اتفاقا با عرض معذرت بنظرم شما گدازاده ای چیزی هستی ک این رفتارا برات عادیه.بله من تو عمرم چنین پذیرایی ای خونه هیچ پیر و جوونی ندیدم.ولی احتمالا تو طبقه ای ک شما زندگی میکنی عادیه نه این که چشم و دلت سیر باشه
ببین اگه من جای شما تو اون شرایط بودم شاید اولش ناراحت میشدم ولی یه درصد احتمال بده شاید دستش تنگ بوده...
شما شیرینی میخریدی یا باقالی پخته و لبو و پفیلا اینجور چیزا درست میکردی میبردی با خودت...
چون یه شناخت نسبی داری قطعا میدونستی ممکنه هیچی جلوتون نیاره
اصلا بحث چشم دل سیری نیست یکم تند رفتی.... مثلا آدم میره خونه کسی که می‌دونه اوضاع مالیش خیلی خوب نیست حتی به چای قند اونم راضیه ... ولی خیلی بده افراد خیلی نزدیکت ینی مادرشوهر مادر .... می‌دونی میتونن خیلی چیزارو تامین کنن اما اون روز مهم هم اون کارو نمیکنن ینی برای شما ارزش قائل نیستن نمیخوام حتی اون مادر شوهرو قضاوت کنم بگم ذاتش بده .یا آگاهی نداره یا واقعا خسیسه و هرکس باشه هم ناراحت میشه بالاخره همیشه که نمیرن خونه اونا برای خوردن
طبقه ای که ما زندگی می کنیم تو، تو خوابم نمی تونی ببینی!
اما شعور باید تو ذات ادم باشه اشکالی هم نداره اگر بعضی ها ندارن !به هر حال باید درکشون کرد
اتفاقا شما از اون دسته ادمایی که از عالم ادم طلبکاری !
احترام رو برات بد تعریف کردن
به نظرم اینقدر حرص نخور
حداقل اون دو تا موزی که خوردی جذب بشه !
بیخیال عزیزم گذشت رفت
همه که مثل هم نیستن،بعضیا واقعا همین مدلین،هرکسی میخواد بره خونشون همینن
شما هم بهتره نه دبگه بهش فکرکنی نه هم به رو شوهرت بیاری
به نظرم چون نمی خواستی بری خونشون دنبال بهانه ای بهتر چیزی نگی چون خیلی بچه گانه است هر کسی یه جوری پذیرایی میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز