۳ ساله ازدواج کردیم من هی تحمل کردم مشکلات و سختی های زندگی رو
حرفامونو زدیم دعواهامونو کردیم بحثامونم کردیم الان دیگه چیزی اذیتم میکنع حتی حوصله بحثم ندارم
اونم همش یا سرکاره یا بیرونه تو خونه ام مدام تو گوشیه انقد گفتم بهم توجه کن این کارو کن بریم بیرون و بیرون رفتنامون ن زوری بود همش غر بزنه دعوا کنه حتی دوسندارم باهاش بیرونم برم
خلاصه ک زندگیمون گوهی شده چند شبه درخواست رابطع میکنه حتی دوس ندارم دیگه رابطع ام داشته باشم باهاش
چرا اینجوری شدم؟بنظرتون رابطمون درست میشه یا باهاش صحبت کنم اگه راضی میشه جدا شیم چون این زندگی و دوسندارم.