حال که از جنگ با خویشتن دست برداشتی بنشین تا برایت چای بریزم...کمی خستگی درکن و با خودت خلوت کن...
من کسی بودم که لحظه به لحظه این سال سختی که گذشت را در کنارت پا به پایت غم خوردم...سختی کشیدم...رنج بردم...
من کسی بودم که در کنار تو...برای تو...از تمام وظایف دست کشیدم تا حالت کمی بهتر شود...اما حالا که بهتر شده ای نوبت توست...بلند شو و به همه نشان بده
منِ عزیزم...دیدار ما در این تاپیک عید هزار و چهار صد و چهار✨
(تمام چیز هوایی که در ذهنت برایشان نقشه کشیدی تحقق خواهند یافت به لطف خداوند دانه های انار)