اکسم از شانس عن من پسر عموم بود و چندین ساله زن گرفته ولی زنش خیلی خوشگله همه با من مقایسه میکنن خیلی خیلی غصه میخورم شبا بعضی وقتا گریه میکنم ک خدایا چرا . اکسم خیلیییییی اذیتم کرد تقریباً کل فامیل هم از رابطه ما خبر داشتن و حتی بعد عقد اکسم زنش بهم پیام داد کلی چی به من گفت پشت سرم دروغ گفت دختر عمو هامو انداخت به جونم همشون سر چیزی ک دروغ بود منو بلاک کردن پسر عموم گفت هروقت میرم دسشویی عنمو میبینم یاد تو میوفتم ب من نگفته بودا به دختر عمم گفته بود فکرش کن جلو زنشو عمم اینا و دختر عمه هام و یه جمع خانوادگی اینجوری بد من بگه خدا شاهده من هیچ بدی نکردم در حق این دوتا هیچوقت هم پشت سرشون بد نگفتم همیشه جلو اینا مظلوم و تو سری خور بودم خیلی دلم شکسته دلم میخواد خالی شم کاش پسر عموم نبود کاش کاش خدایا من چقدر بدبختم
هممون یه جور بدبختی داریم..ای خدا چی میشد غم وجود نداشت..
عجب خانوده مزخرفی
عزیزم ان شاءالله پیشونیت سفید و بلند باش
چه بیشعور و بی ادبه مطمان باش چوبشو میخوره
توام‌مظلوم نباش عزیزم‌سلیطه باش و حقتو بگیر اونوقت ببین چه حس خوبی داری با مظلوم بازی کسی به جایی نرسیده
اصلن هر جا میدونی هستن نرو همه چیز خوشگلی نیست انشالله بخت خوب نصیبت بشه
سراین مسائل غصه نخور
حیفته
یه روز به حرفم ایمان میاری!
شما چندسالته..درس خوندی؟شاغلی یا توی خونه؟
بنظر من از ته قلبت آه بکش ..یعنی بگو خدایا جوری درگیر مشکلات خودشون بشن که منو فراموش کنن
بعد هم سعی کن رندگی خودتو خوب کنی و به خودت برسی ..ایشالا با یه آدم درست هم مسیر بشی و ...
مگه چه شکلیه توصیف کن قیافشو
چقدر پسرعموت ادم بیخودیه😒
هر جا کلمه خوشگلی میبینم گریم میگیره چی میشد منم خوشگل می بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز