2777
2789
عنوان

به شوهرم اس ام اس دادم عکس

198 بازدید | 13 پست

خواهر شوهرم زنگ زد دعوتمون کرد واسه یلدا منم حاضر شدم بچه رو آماده کردم گفتم بیا بریم قبول نکرد بعد گفت میرم بیرون دو ساعت دیگ میام تا دو ساعت دیگه ساعت میشه نه و ده و خیلی دیره هر چی گفتم نه دیر میشه پاشو گوش نداد و پاشد رفت مغازه دوستش که بشینه جدول حل کنه منم خر فرض کرده این بین یه دعوایی هم کردیم برگشت گفت زندگیمو به گه کشیدی در صورتی که دقیقا برعکسه هر چی بخواد راحت فراهم میکنم باردارم ماهای اخرم یه بچه ۱۱ ماهه هم دارم بخدا اگه ثانیه ای در روز بچه رو نگه داره که من کارامو بکنم کار خونه میکنم غذا میزارم همه چییی غر هم نمیزنم تازه و فضای خونه رو خوب نگه میدارم اون میاد خونه راحت میخوره و میخوابه... حالم بده دلم میخواد نرم اصن ولی خیلی زشت میشه قبلا هم یه مسخره بازی در اورد نرفتیم خونه مادرش که دعوت کرده بود بعدا خانوادش خیلی ناراحت شدن و این که از چشم من میبینن از اون ور ساعت ده رفتن هم دیره و این که راحت تندی بلند شم بریم به ناراحت شدنم هیچ توجهی نمیکنه

بهش اس دادم اینو گفتم و اونم جواب نداد اصن حرصم گرفته چقد این مردا نمک نشناس و عوضین

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

بنظرم خودت پاشو برو ، رفتی هم به خواهر شوهرت بگو گفت نمیریم ولی خودم اومدم پیشت 

روی قبرم بنویسید؛که از شهر وفا آمده بود...هیچکس هیچ نفهمید چرا آمده بود...بنویسید؛ نفهمید کسی دردش را...هیچکس درک نمی‌کرد دل سردش را...بنویسید؛ که یک عمر خدا را کم داشت...بنویسید؛ که از خلقت خود هم گله داشت...بنویسید؛ که همواره،غمی پنهان داشت... بنویسید؛به تقدیر خدا ایمان داشت

من جایی نمیام ت خواستی برو نخواسی هم یه جا برا خودت پیدا کن بمونی من زندگیتو به گه کشیدم دیگه پس نیازی نیس با من زندگی کنی به سلامت


عکس نمیومد کپی کردم

اینو از حرص فرستادم الان اونم خوش به حالشه دیگ نمیاد

خدایی چقد مرد ها زن ها رو حرص میدن منم بابام کلی مامانمو دق میداد وقتی خونه ی فامیل های مامانم دعوت ...

نه شوهر من بیشتر وقتی طرف اون دعوتیم اذیت میکنه طرف خودم باشه بخدا کرم بریزه زنگ میزنم کنسل میکنم ککمم نمیگزه ولی سمن فامیلای اون از چشم من میبینن و من بی مدیریت به حساب میام

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز