من با همه دلسوزم سر سفره ی شام به پسر دوست بابام سالاد تعارف کردم ، این کلا بی توجه به همه است یهو بعد نیم ساعت دیدم بهم زل زد لبخند تحویلم داد 🫥منم حالت جدی و توجهی نکردم
این گذشت داشتم به مادرش در جمع ظروف کمک میکردم یهو دیدم پسره جلوم سر به زیر انداخته الکی می خنده ریسه میره 😑