زنداییم مثل کرکس هست دلم میخاد خفش کنم
وقتی میاد خونه مامان بزرگم پاشو میندازه رو اون پاش ما باید بشوریم بپزیم بسابیم
سلیطه و بدجنس هم هست ب شدت هیچکس از فامیل خودشون و ما دوسش نداره از بس سلیطه هست
ب ظاهر خوبه ولی شوهر خرشو پر میکنه ک پشت سر ما حرف بزنه عین مار هفت سره
دلم نمیخاد توجمع ما باشه ب زور هی میاد میخورع مثل گاو قیافه هم میگیره
در صورتی که از بس پروعه خونه مامان خودش راهش نمیدن خاهرش بیرونش میکنه
ی دختر هم داره که کل شهر ازش متنفرن سلیطه های بیخود
کاش میشد پرتش کنم بیرون
حالا یسریا میان هیت میدن ب من ولی این انقد پروعه هروقت بخور بخوره میاد بقیه روزا نمیاد هیچ
بعدشم میره شوخرشو پر میکنه خواهرت فلانن فلانن