امشب خیلی دام گرفت
همه دور بریا جمع میشت خونه هم جز ما
با خونواده پدری ک اصن ارتباط نداریم خونواده مادری هم اصن اهل مهمونی و دورهمی نیستن اصلااااا
خونواده شوهرم بدتر از اونا اصن هیچ وقت تاحالا یه جا جمع نشدن
امشب تنهاییم ولی همه دور هم جمع میشن خوش میگذرونن میگن میخندن
خودمونم ققط دو تا بچه ایم منو داداشم ک مجرده و سرر ماموریت و اصن اگ باشه عم چنان ذوق خاصی نداره
الان داریم میریم شیرینی بگیریم بریم خونه مامان بابای من همین ما چار نفر مامان بزرگ بابا بزرگمم ک مامانم میگه حال ندارم بریم اونحا رفتنی هم باید ۷ برگردیم چون ۷ دیگ خوابیدن
کاش اوضاع جوری بود ۷ تا بچه میاوردم بخدا 😐