همسایه روبرویی ما پنجره ودرخونشون روبروی خونه ماست تازه اومدن اینجا، ازدرخونه که میرم بیرون یکسره باخانمه روبرو میشم شبیه ژاپنیاست چشاش خیلی پف داره همیشه که میره بیرون ی شال مشکی و کاپشن مشکی میپوشه ولی شوهرش چشم ابرو مشکی وجذاب خوش تیپه ،دوشب پیش برای خانمه تولد گرفته بود کلی بزن بکوب راه انداختن با فامیلاشون ،خدایی دلم سوخت به حال خودم ،چون من خیلی خوشگلترازاونم ی دختره تو آشناهامون ی چشمش مصنوعیه قبلاً هم با یک پسره رابطه داشته ولی شوهرش براش میمیره اونوقت من تمام عمرم یکسره گیر مردای عوضی وخراب افتادم که بخاطر هوس خودشون مزاحمت ایجاد کردن بازور و تهدید توهین ازم رابطه خواستن روح وروانمووعمرمو ازبین بردن ،خیلی سعی کردم قوی باشم و قبلاً خودمو ازدست چندتاشون نجات بدم ولی این سری گیر یه پیرمرد وسرباز خراب افتادم که برام مزاحمت ایجاد میکنند هیچ خط قرمزی ندارن هیچی سرشون نمیشه ی ذره رحم ندارن صدبارگفتم کاراشون عذابم میده شبا خوابم نمیره از توهیناشون هنوز توهینهای سه سال پیششون یادمه بهشون محل نمیدم پیامای توهین آمیزمیدن که آزارم بدن ،نیتشون خیرنیس چون دوسه بارکلیپ های جنسی فرستادن ، یا چندباربهم گفتن برو سایت های صیغه یابی ثبت نام کن یکیو پیدا کنی ،اینا میدونن من قبلاًنامزدی ناموفق داشتم الان ازم به زور رابطه میخوان ازنامزدسابقم دفعه اول بخاطر اینکه فهمیدم دروغ گفته که پولداره و اینکه نمیتونستم قیافش رو تحمل کنم به سه روز هم نکشید حلقه روپس دادم ولی بعدش ی اتفاقهایی افتادکه اومدگفت ازبیمه بخاطر اینکه سرکارش پاش آسیب دیده میتونه پول بگیره و دوباره میاد خواستگاریم فکر میکرد من بخاطر پول نامزدیمو بهم زدم منم چون دفعه اول برای کت و شلوارش وحلقش هزینه کرده بودم وپس ندادمهریمم نداد وبخاطر اینکه نامزدی زوری وبه اصرار خواهر بزرگم بود (چون داداش دوست خواهرم بود) خواستم تلافی کنم بهش گفتم برو خونه بگیر ولی باخودم گفتم اگه عرضه داشته باشه بتونه این بار خونه ووسایل بگیره باهاش ازدواج میکنم وگرنه تلافی گذشته میشه که نتونست چون فهمیدم معتاده وهمه پول روداده به مواد و یه اتاق کوچک و داغون گرفته وازم میخواست برم باهاش ازدواج کنم که این سری دعوامون شد و واقعا کات کردیم از طرفی بخاطر پولی که برای عمل پای باباش وعمل پای خودش داده بودم باهاش بحثم شد چون پولمو نمیداد آخرش مجبور شدم ازش تعهد کتبی بگیرم که بتونم ازش رسمی جداشم مهریمم نتونستم بگیرم فقط ده تومن بهم داد چون میگفت باکره ای مهریه نداری تازه چندبارم بخاطر اینکه پولمو طلب کردم کتکم زد چندبارم میخواست بهم تجاوز کنه نذاشتم بازم کتکم میزد میرفت بازنای خراب فیلم میگرفت میفرستاد واسم که مثلا من بسوزم کلی ازدست این کثافت عذاب کشیدم تا بالاخره خودش سرپول و اینکه برای بار دوم ازش جداشدم کات کرد تو محل کارم از سمت همکارای مردهول وهرزه هم کلی مزاحمت می دیدم که تصمیم گرفتم ی مدت تو خونه کارکنم تا ازینا دوربشم واعصابم راحت بشه که سه ساله یه پیرمرد ویه سربازخراب باز افتادن به جونم ازم بازورو توهین وتهدید رابطه میخوان خانوادمم اذیتم میکنن پریروز برف باریده بود رفتم برفارو پارو کردم دستام وکمرم درد میکنه یکسره بهم طعنه میزنندو دعوام میکنند والله من چند وقت پیش پول دادم به آبجیم که خرج خونه بده به چشمشون نمیاد دلشون میخواد من کل خرج خونه رو بدم بعدم آبجیم خودش دوباره اون پول روپس داد باهام قهرکرده چون من به اون یکی آبجیم واسه شروع کارش پول قرض ندادم که غذاسازبخره وکارشو شروع کنه نمیدونم چرا همیشه طرف اونو میگیره و بامن بدرفتاری میکنه خب من چکار کنم خودم که اونقدی کار نمیکنم که بتونم خرج خونه بدم نهایتش بتونم خرج خوراک پوشاک خودمو بدم صاحبکارعوضیمم ۶ماه حقوقمو نداد هعی امروز فرداکرد آخرم اجرت کارها رو که پرسیدم همه رو نصفه گفت درحالیکه اول باهاش حرف زدم بیشتر گفت یعنی نصف بیشتر حقوقمو خورد الان همون تتمه حقوقمم نمیده الآنم بیکارشدم توخونه جنگ اعصاب داریم بخوام برم بیرون کارکنم مزاحمت مردهای خراب که اکثرشون معتادندرعذابم میام سمت گوشیم پیامای توهین آمیز این پیرمرده واون سرباز خراب که نرمال نیستن ،آزارم میده نمیدونم چکار کنم خسته شدم دیگه مگه من چقدر جون واعصاب دارم تحمل کنم