2777
2789

یک سری اتفاقاتی افتاد توی زندگی ما بین من و خانواده شوهرم خلاصه دلم صاف صاف نمیشه باهاشون

دوباره یه بی احترامی از سمت اونا اتفاق افتاده بود و گردنم گرفته بودن ولی باز سر همین جریانا هروقت میرم خونشون به شدت حساس شدم روشون

مخصوصا اینکه مادر و خواهرشوهر کوچیکم میان خونم اصلا تکون نمیخورن

امشب رفتیم خونشون اعصابم خورد شده یکم

مثلا مادرشوهرم اینجا ساعت ۹ میاد ولی خونه دختراش از ۵ و ۶ میره کمک تا دقیقه اخر! بعد امشب درسته دختراشم کار میکردن ولی منو صدا کرد بیا فلان کارو بکن!

منم کمک میکنم در حد خودم ولی زورم اومد بهم دستور بده


حالا دارم حرص میخورم ولی به شوهرم نگفتم

پیش خودم گفتم از این به بعد کار خودمو میکنم ولی به شوهرم غر نمیزنم

بذار اگه غری هست اونا بزنن به شوهرم تا از اونا خسته بشه

به نظرتون درسته؟

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

کار درستی میکنی مرد از زن غر غرو بدش میاد

من خودم به عنوان یک زن از هرچی آدم غر میزنه بدم میاد 

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

بتونی آروم و کم بگی خوبه اگرم نگی که چ بهتر

اخه این مدت سر رفتاراشون خیلی بحث میکردیم اخر شوهرم جوش اورد رفت بهشون گفت

الانم امشب دید یه جوری شدم ولی چیزی نگفتم اونم سریع رفت خوابید

کار درستی میکنی مرد از زن غر غرو بدش میادمن خودم به عنوان یک زن از هرچی آدم غر میزنه بدم میاد

من بیشتر بخاطر ارامش زندگیمون میگم

چون وقتی میگم بحث و دعوا میشه

ولی از طرفی هنوز حرص میخورم

نمیدونم چجوری حرص نخورم

من بیشتر بخاطر ارامش زندگیمون میگمچون وقتی میگم بحث و دعوا میشهولی از طرفی هنوز حرص میخورمنمیدونم چج ...

خب اخه بگی هم فایده نداره چه کاری از دستش برمیاد؟ تازه اگر هیچی نگه تو بیشتر حرص میخوری 

ازین به بعد که کار خودت رو بکنی دیگه روانت آروم میشه حرص نمیخوری 

اینو مطمئن باش

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

اصلا به رو شوهرت نیار رفتار اونا رو اینجوری تو بد میشی اگه چیزی ناراحتت میکنه همون لحظه بگو و خلاص ب ...

اره میخام سعی کنم اینجوری بشم

یه مدت خوب شده بودم هررچی میشد بیخیال میشدم

ولی بعد از یکی دو تا داستانی که سرم اوردن و اذیتم کردن باز عصبی میشم و حرص میخورم

ولی سعی میکنم اونجا میرم کار خودمو بکنم مثلا نسبت به خونه‌های خواهرشوهرام اونجا کمتر کمک میکنم یا امشب تا مادرشوهرم گفت بیا فلان کارو بکن سریع پیچوندم رفتم دستشویی

خب اخه بگی هم فایده نداره چه کاری از دستش برمیاد؟ تازه اگر هیچی نگه تو بیشتر حرص میخوری ازین به بعد ...

دقیقا

با خودمم میگم اونا این رفتارو میکنن این چیکارست

شوهرمم انگار میمونه لای منگنه

نه میتونه به مادرش حرفی بزنه که بزرگتره

از اینورم منو میبینه که حرص میخورم بدتر جوش میاره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز