اره خیلی قشنگه
هر وقت توی سریال دیدی خانم بزرگ دارع قصه میگه بدون داره زندگی گذشته خودشو میگه که خان عاشقش میشه ولی خانم بزرگ عاشق پسر عموش بوده پسر عموش هم عاشقش بوده اسمش امیر بوده
امیر و خانم بزرگ باهم شبانه عقد میکنند و فرار میکنند میرن توی روستای دیگه
خان وقتی میفهمه آدم میفرسته دنبالشون تا بیارشون
پدر خانم بزرگ و امیر هم که شوهرشه رو میندازه توی ذغال خونه تا با ذغال نفس بکشند و بلکه به گوش خانم بزرگ و امیر بخوره و بیاد پیش ارباب تا زنش بشه
ولی اونا چون از دست خان فرار کردند بین بقیه محبوب شدند
و مردم سعی میکنند کمکشون کنند و تا اینجای فیلم یکی میاد جای خانم بزرگ و امیر و رو به خان میگه و خان آدم میفرسته
بقیشو تو قسمت های بعد مشخص میشه
و گفتمدیگه دو بخشه یکی گذشته یکی حال که مربوط به سوجانه و گذشته داستان عاشقانه خانم بزرگ و نامزدشه