یهو شروغ کرد مقایسه من با اطرافیان که اره فلانی خونه ش همیشه تمیزه ،
بچه ها من دقیقا از بعد خیانتش انقد جالم بده که واقعا ازین خونه بدم میاد چون زنه فامیل بود و تو این خونه رفت و امد میکرد دیگه اصلا دست و دلم به کار نمیره نه اینکه خونه کثیف باشه ولی نمیتونم اونطوری تر گل ورگل نگهش دارم حالم واقعا نمیکشه این چیزا رو
گفتم چقد تو ساده ای تو وقتی مهمون میری خونشون تمیزه تازه اونا شوهراشونم دائم کمک میکنن ، مگه وقتی مهمون میاد خونه ما کثیفه؟
خلاصه همینطوری حرفای چرتوپرت زد و اخرشم یه جوری سرد رفتار کزد و گفت