2777
2789

با شوهرم دعوام شده حالم خیلی بده حس میکنم به ته خط رسیدم. وسط دعوا گفت یه کاری نکن دست روت بلند کنم منم گفتم منتظرم روم دست بلند کنی ببینی چی بلایی سرت میارم، یه لحظه با دست فقط فشار داد رو پام . گفتم دردم اومد و اننقد زدمش با مشت که تمام خشمی که ازش داشتمو خالی کردم. اونم چندبار اومد حمله کنه سمتم وقتی دید ازش نمیترسم انگار ضایع شد. 

میخواست گوشیمو ازم بگیره، از قدیم گفتن ادمی که خودش خائن باشه به بقیه شک داره


حالا داستان دعوا چی بود اصلا بیایین بگم یه کم سبک شم بخدا دارم میمیرم حالم خیلی بده

حَسبی الله💫🍃

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سر اینکه به من گیر داد چرا شبا سرت تو گوشیته

بچه ها یه بار بهم خیانت کرده بود قبلا من ازونموقع خیلی افسرده شدم ، واقعا انقد حالم بده که بیشتر وقتا یا الکی نشستم زل زدم به سقف یا شبا که خوابم نمیبره از فکروخیال میام میچرخم تو گوشی فقط یه کم حواس خودمو پرت کنم

بعد بهم گفت تا صبح با کی چت میکنی

حَسبی الله💫🍃

نباید میگفتی جرات داری بزن.این دفعه نزد از کجا معلوم دفعات بعدی هم نزنه.نزارید حرمتها بینتون از بین بره

میفهمم تو عصبانیت ممکنه یه حرفی زده بشه ولی اون حرف ممکنه پله پله زندگیتو نابود کنه

کاش میشد قصه یکی از اطرافیانمو بگم که چجوری با همین حرفا زندگیش به فنا رفت و حالا فقط ارزوی اون روزا  رو داره

گفتم بیا نگاه کن با کی چت میکنم همین الان ببین. 

خلاصه زد تو اون فاز که دیگه اصلا برام اهمیتی نداره و اگر این کاراتو ادامه بدی گوشیتو ازت میگیرم

منم گفتم مگه من بچه م که با من اینطوری حرف میزنی؟ دیگه احازه همچین رفتارایی رو بهت نمیدم

حَسبی الله💫🍃

اومد گوشیو با زور از دستم بکشه ببره که کوبید رو پام و بعدم اون داستانا پیش اومد

من بهش گفتم خجالت بکش من از تو چت و خیانت گرفتم این کارا رو باهات نکردم ، مگه ما حیوونیم که اینطوری برخورد میکنی

خلاصه گوشیو گشت و چیزی توش پیدا نکرد گفت فردا با خودم میبرم گوشیو منم گفتم اجازه شو نمیدم بهت

حَسبی الله💫🍃

بعد یه کم گذشت انقد حالم بد بود فقط داشتم معذرت میخوام بالا می‌آوردم پشت هم پشت هم، یه لحظه نیومد بگه چته چی شده

منم دیدم داره به گوشی گیر میده شغل منم یه جوریه که با گوشی باید براش کار و تولید محتوا انجام بدم

گفتم خودت نمیدونی چقد حال من بده باید بیشتر کار کنم که شبا فکروخیال نکنم گفت نه لازم نکرده کارو بهونه کنی گوشی بگیزی ذستت

همین کارای خونه رو انجام بدی خسته میشی و ازین حرفا

حَسبی الله💫🍃

یهو شروغ کرد مقایسه من با اطرافیان که اره فلانی خونه ش همیشه تمیزه ،

 بچه ها من دقیقا از بعد خیانتش انقد جالم بده که واقعا ازین خونه بدم میاد چون زنه فامیل بود و تو این خونه رفت و امد میکرد دیگه اصلا دست و دلم به کار نمیره نه اینکه خونه کثیف باشه ولی نمیتونم اونطوری تر گل ورگل نگهش دارم حالم واقعا نمیکشه این چیزا رو

گفتم چقد تو ساده ای تو وقتی مهمون میری خونشون تمیزه تازه اونا شوهراشونم دائم کمک میکنن ، مگه وقتی مهمون میاد خونه ما کثیفه؟

خلاصه همینطوری حرفای چرتوپرت زد و اخرشم یه جوری سرد رفتار کزد و گفت 

حَسبی الله💫🍃
نباید میگفتی جرات داری بزن.این دفعه نزد از کجا معلوم دفعات بعدی هم نزنه.نزارید حرمتها بینتون از بین ...

عزیزم اتفاقا چون قبلا اینکارو کرده بود این بار جلوش وایسادم که انجام نده ، قبل اینکه این حرغو بزنم حمله کرده بود سمتم بزنه که دیدم با سکوت و ترس چیزی درست نمیشه باید وایسم جلوش 

حَسبی الله💫🍃
یهو شروغ کرد مقایسه من با اطرافیان که اره فلانی خونه ش همیشه تمیزه ، بچه ها من دقیقا از بعد خیانتش ا ...

اخرشم خلاصه کنم ، یه جورایی حرف زد و گفت که اینطوری کنی من چشممو رو همه چی میبندم و ازین مزخرفات انگار زندگیمون تموم شده

من قبلا میترسیدم ولی الان دیگه هیچ تلاشی نمیخوام بکنم، خستم از تلاش کردن اگر واقعا انقد بنظرش ساده و اسون تموم میشه بذار بشه دیگه برام هیچی مهم نیست 

دیگه نمیکشم


میشه شمام نظرتونو بدید کمکم کنید

حَسبی الله💫🍃
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز