پشت کنکوریم امروز صبح بیدار شدم درس بخونم بابام بیدار شد دید من بیدارم طلبکارم شد که چرا بیدارم نکردی درصورتی که اصلا به من نگفته بود بیدارش کنم و دیروز هم که بیدارش کردم کلی فحشم داد که چرا بیدارم کردی،از بچگی کلی ازش کتک خوردم خیلی پولدار کلی خونه و زمین داره تو بهترین نقاط شهر ولی همه رو اجاره داده ما رو آورده تو خونه مسکن مهری که مال مامانمه،خیلی آدم بد دهنیه حتی به روز یادم نمیاد که فحش نداده باشه بهمون،فحشای خیلی بدی میده،دو سه سال پیش خواهرمو به زور عقد یکی کرد چون فقط فلان قدر خرج بله برون کرده بود خواهرم قبل عقد گفت میخوام بهم بزنم گفت نه من پول خرج کردم باید عقد کنی،من کنکوریم همیشه باید استرس پول کتاب داشته باشم هیچوقت پول نمیده امروزم بابت اینکه دیروز پول بابت ثبت نام کنکور داده بود اینجوری کرد،بازم تاکید میکنم اینقدر پولداره که الان میتونه بهترین چیزارو داشته باشه داره ترمی نمیدونم چقدر ولی هفتاد هشتاد تومن شاید کمتر میده بابت ترم دانشگاه آزادش داره دکتری میخونه ولی من همیشه باید بابت دو سه تومن پول کتاب و ثبت نام استرس بکشم،همیشه میگم کاش زودتر بمیره با پولش براش یه قبر بخرم حداقل،همیشه از وجودش خجالت کشیدم همیشه حسرت پدرای مردمو خوردم وقتی دخترشونو میبوسن و دوسش دارن،اگه خدایی وجود داشته باشه باید تاوان اینکاراشو ببینه،از صبح دارم گریه میکنم