پری شب رفت بودیم بیرون تو رستوارن که بودیم ی دختره اومد تشست قشنگ رو به رو من و پارنترم ی جوری که دختره دید میزد
بعد گفتم بریم اون ور بشینم داره نگات میکنه
گفت زهرا زشته نکن
یهو چشمک زد اینو نمیدونم چرا
اخرش گفتم محمد تشنمه برم اب بگیرم گفت بیا کارتم بگیر بیا
اومدم ولی خیلی میترسیدم از دختره شماره گرفته باشه خیانت کرده باشه بهشم اعتماد دارم ولی نمیدونم