من خیلی اذیت میشدم🥲
در این حد که اولین باری که شدم لباس زیر هم نداشتم
خودم باید نوار بهداشتی میخریدم که خیلی خجالت میکشیدم
مثلا مغازه شلوغ بود نمیخریدم
یادمه چندین بار رفته بودم مغازه بخرم ولی روم نشد برگشتم
چقدر مادرم اونموقع بی درک بود
اصلا کسی مراقبم نبود
اگه مادرین یا نوجوون دارین اطرافتون خیلی هواشو داشته باشین
خودم خیلی دوست دارم اگه روزی ازدواج کردم خدا بهم دختر بده؛ چیزاییو که نداشتم واسه اون فراهم کنم🥲🥲
بله ولی حوصله توضیح ندارم اعصابم خورده
هیچی هر ۵ دیقه میرفتم دسشویی چک میکردم خودمو ..
روزی سه بسته پد مصرف میکردم الکی با ی قطره مینداختم دور دوباره جدیدشو برمیداشتم
نوار بهداشتی برعکس گذاشته بودم چسبیده بود به خودم
مدرسه بودم ناظم نوار داد دیگه بلد نبودم
یا اینکه یادمه یبار نوار نداشتم
خواهرم داشت
ولی من لباس قدیمیو استفاده کردم💔🥲چون بهم نداد
یا داخل مدرسه پریود بودم لباسم لک زد
همکلاسیم خیلی کمکم کرد،هیچوقت یادم نمیره کمکشو
حس مزخرفففف وای احساس میکردم گناهی مرتکب شدم مریضی خاصی گرفتم افسردگی گوشه گیری.اخه من زود شدم تو اون سن هیچکس اطرافیانم نشده بودن و وقت توضیح دادن معلم و مادرا نبود
من هنوزم سر این مسائل زنانه با مادرم راحت نیستم . حتی الآن تو ماه چهارم بارداری هستم هنوز خبر نداره .
منم از بلوغ خاطرات خوبی ندارم .
البته اینم بگم مادرم خیلی زن خوب و واقعا مادر خوبیه برامون و اینم میذارم به حساب نا آگاهی های اون زمانه .
من گریه میکردم شدید ترسیده بودم که چرا از من خون اومده نکنه رودم پاره شده😂
من رفتم حموم لباسم عوض کنم از پشت در لباس زیرمو نشون مادرم دادم گف اره پری شدی🙃
فکرکنم ۱۲ سالم بووود🥲
صبح بیدار شدم برم مدرسه دیدم ی لکه کوچولو رو لباس زیرم هست
جدیش نگرفتم تصور زیادی نداشتم ازش
رفتم مدرسه و بعد از دوسه ساعت رفتم سرویس ودیدم بلللله😅🤦🏻♀️
بعدم هرچی دستمال تو جیبم بود گذاشتم و تا اومدم خونه ب مامانم گفتم و مامانمم خوشحال شد😅
من همش پاهام می‌سوخت عین کسایی که ختنه شوند کردن راه میرفتم😐
