2777
2789

پسرم نه سالشه. امشب گفت اخ اینجام درد میکنه  .بهم گفت مامان یه غده انگار اینجا هست که اونطرف نیست. دست زدن دیدم داره راست میگه.‌..استرس شدید گرفتم. فردا عصر میبرم متخصص کودکان. ممکنه غدد لنفاویش باشه.؟ ممکنه فقط یه طرف متورم شه بخاطر سرماخوردگی.؟

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بله بخاطر سرماخوردگیشه که غده لنفاویش فعال شده ...

❤دنبالِ مردی نباش که موهاتُ ببافه ... مـردی رو بخواه که بتونی بدونِ ترس باهاش رویا ببافی ...مردی که بلد باشه برات لاک های رنگ و وارنگ بزنه خیلی جذابه ولی از اون جذاب تر مردیه که بتونه دنیاتُ، خواب‌هاتُ رنگی کنه ... مردهایِ زیادی بلدن درِ ماشین رو برات باز کنن اما⁣ مردایِ کمی هستن که بلد باشن گره هایِ کورِ اخم هاتُ، گرفتگیِ دلتُ باز کنن ...⁣ میشه کفشِ پاشنه‌دار پوشید و برایِ زمین نخـوردن به مردهایِ زیادی تکیه کرد اما مردی که تکیه‌گاهِ روزهایِ بی کسی‌ات باشه و پناهِ بی‌پناهیات کجا و مردهایِ موقتیِ یه روزه و یک ماهه کجـا ... عزیزم⁣ مردهایِ زیادی هستنـد که بلدن با کارایِ جذاب سرِ ذوقت بیارن اما⁣ موقتی و زودگذرن ... جذابیتشون یه جایی ته میکشـه ...⁣ میدونی آخه آدما از یه جایی به بعد از خودشون نبودن، از خوب بودن‌هایِ الکی و اجباری خسته میشن ...⁣ اونوقته که یا میرن یا بد میشن ... اما مردهایِ واقعی⁣ اون‌هایی که بلـد نیستن خیلی کارایِ فوق‌العاده انجام بدن⁣ ، همونا که میتونن امروزتُ بسازنُ فـرداتُ ، اومـدن که بمـونن ... اونایی که با تمامِ معمولی بودنشون، جـذابن و با همه یِ سادگیشون فوق‌العاده ...⁣این مـردا یه قلبِ صاف دارن که تقدیمت میکنن و "دوستت دارم"هاشون نفوذ می‌کنه تهِ تهِ روحت و عشق ته‌نشین میشه تو دلت ... اگه یکی از همین‌هارو داری، یه جایِ خوب تو دنیات قایمشون کنُ تا میتونی دوسشون داشته باش ... خدا تعداد محدودی ازشون ساخته و یه نمونه‌اشُ واسه تو کنار گذاشته ...⁣ از دستش نده❤
غدد لنفاویشه. طبیعیه تو سرماخوردگی تا دو هفته ام ممکنه بمونه

خدا خیرتون بده.بخدا از استرس خواب از چشمام پرید

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
بله بخاطر سرماخوردگیشه که غده لنفاویش فعال شده ...

ممنونم ازت . خدا خیرتون بده

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
آره غدد لنفاویش فعال شده نترس ببرش دکتر دارو میده خوب میشه

اره حتما فردا میبرم. بخدا اصلا دنیا برام بی معنی شد.‌یه عالم فکرای بد اومد تو سرم. ممنونم ازتون که جواب دادین

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
انشالله ک چیز مهمی نیست من سردرنمیارم فقط میدونم دست نزنین بهش

فدات شم. ممنونم که اومدی. اتفاقا خیلی دست زدم .میدونم اشتباه کردم.

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792