بخدا چیزی بشه یقه شمارو میگیرم هاا😂😂
خلاصه میگم همسرم تقریبا پانزده روزه زنگ نزده بهم فقط یکی دو روز اومد خونمون قبل رفتنش به شهرشون (برا کار رفته)بعد امشب زنگ زد جواب ندادم ، ویس داد سلام خوبی بهت زنگ زدم حرف بزنیم من دارم خوابم میبره فردا حرف میزنیم اینو بگم خوبه :
دیدم زنگ زدی ولی خب جواب ندادم
بنظرت اینکه آخرین بار دقیقا اذر تلفنی حرف زدیم تازه اونم بعد یک هفته سرماخوردگیت بود، نشون دهنده این نیست که یه جای کار میلنگه؟؟ خیلی سعی کردم چیزی نگم و به روی خودم نیاوردم ببینم قراره چیکار کنی و چقدر ادامه دار باشه . خیلی خیلی بابت این موضوع شاکی ام
و هیچ دلیل منطقی ازت نمیخام چون هیچ دلیلی قانعم نمیکنه تو هر شرایطی هم که بودی مراقب از رابطمون الویت داشت
من سرما خورده بودم حتی نمیتونستم بشینم ولی چون الویت داشتی برام با همون حالم اومدم صحبت کردیم و اونجا بودم، منت نمیزارم چون کاری که من کردم درست بوده و کاری که تو کردی اشتباه ، اشتباهی هم نبوده که بگی نمیدونستم یا هر چی اگه الان حواست به همچین چیز ساده و پیش پا افتاده ای نیست در آینده من چطور بهت اعتماد کنم برای موضوعات مهم تر ؟؟
این بی خبری و صحبت نکردن تنها پیامدش اینه که نسبت به بود و نبود هم بی اهمیت بشیم و من اینو احساس کردم
یکم طولانی هست ولی خب چیکار کنم 😑😶
اصلا بگین اینو بگم درسته یا منطقی باهاش حرف بزنم و خیلی عادی شکایت کنم ؟