2777
2789

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

این قشنگ مشخصه داشته میترکیده از حسادتِ زیباییت.

اگر خیلی دلش میخواست از زیبایی خواهرت صحبت کنه میرفت مستقیم به خودش میگفت تو چقدر زیبایی.

نه که درغیابش به شما بگه خواهرت خوشگل تره.

به منم خیلی میگن خیلیدختره پسر عموم از من بزرگ تره 2 سالدیدم خوب زل زده بهماخرسر میگه شما دوتا چجور ...

دقیقا این حرفو خیلیا به من گفتن ومیگن ازبچگی

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 
در حال رقص بودیم گفت خواهرت خوشگلتره از تو منم گفتم اره بعد رفتم اونور

یه سریا شیشه میکشن جدی نگیر

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
کسی بمن نگفته ولی خودم قبول دارم خواهرم بهتره

منم قبول دارم ولی اینکه بیاد تو روی آدم بگه اخه درسته

بعد مادرم از صب داره میگه دختر عمه هام خیلی از فلانی خوششون اومده هی گفتن بدش به پسر ما ( البته پسراشون همه کوچیک ترن از خواهرم شوخی شوخی گفتن )

منم خوب بود اره میگفتم شوهرت از تو خیلی سرتره

بهش میگفتی خب 

یادت باشه تو این دنیا هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست... اگر مادر شدی یادت نره اول تو باید شاد و قوی باشی تا بتونی شاد بزرگش کنی یک بچه از همون روز تولدش نگاهش به خنده های مادرشه نه رنگی بودن اتاقش...     شوهر خدا نیست نون شبت گرو اون نیست پس از سر ناچاری کنارش نمون اگر حرمت گزار نیست .
به منم خیلی میگن خیلیدختره پسر عموم از من بزرگ تره 2 سالدیدم خوب زل زده بهماخرسر میگه شما دوتا چجور ...

منم هی میخوام ناراحت نشم ولی واقعا بهم بر خورد زنیکه

تازه انتظار دارن با روی خوش هم باهاشون هم کلام بشم بعدم میگن خوشگلم نیست و انقدر خودشو میگیره😑😐

حالا نه اینکه زشت باشما نه ولی ما دوتا خواهر خیلی شبیه همیم ولی اون یه خورده خوشگلتره انقدر همه ازش تعریف میکنن اعتماد به نفسش چسبیده به آسمون چون اونا ازش تعریف میکنن هی با روی خوش باهاشون حرف میزنه منم انقدر کسی ازم تعریف نمیکنه عنق میشم😢

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792