2777
2789

درسته خیلی ناراحت کننده و معذب کننده‌ست

ولی نمیشه که کارت رو ول کنی بخاطرش

اتفاقه دیگه قابل کنترل نیست که صدای شکم

یک روز اینجا نوشته بودم دعا کنید از اسارت در بیام و به رهایی و ارامش برسم بدون اینکه بدونم چه چیزی داره بهم حس اسارت و خفگی میده….، گذشت و از رابطه‌ی عاشقانه‌ی ۵ ساله‌م با یک آدمِ اشتباه گذشتم و به آرامش رسیدم❤️‍🩹

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

😁🫠

ورودِ افرادِ خودشیرین و معلوم الحال به تاپیکِ من ، اونایی ک جوِ تاپیک رو سمتِ بحثای غیرمربوطه و دیوونه بازی میبرن کاااملاممنوع درغیر اینصورت نینی یار و مجبوراً تگ میکنم پس شعور داشته باش و احترام خودتو نگه دار🤝اگه میخای بحثی پیش نیاد پس خاهشا ریپ نزن من نظرمو میدم مجبور نیستی بپری وسط رد کن بره🫡

 چیز بدی نیست و دست خودت نبوده این چیزا طبیعیه مثلا فحش یا حرف زشت نزدی که ارادی باشه بابتش خجالت بکشی 

فقط 35 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

    خدا قشنگ میچینه؛❤️🌱                                          ”در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد.جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم، نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است.با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم، دیدم که چقدر بیهوده بوده است!ولی آیا اگر به سمت آن شی بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعاً می‌فهمیدم که بی‌ارزش است یا سال‌ها حسرت آن را میخوردم! جواب کامنت های منفی رو نمیدم 🦋🌱

حق داری که حس خوبی نداری ولی بیخیال این مردا خودشون مدام در حال گوزیدنن. دیگه قار و قور شکم که دست خود آدم نیست

اگه دوست داشتین به کانال شخصی من که توش از خودم و چیزایی که دوست دارم پست میذارم وارد بشین.       https://t.me/earndolareasy

یعنی چی؟پیش اونا گوزیدی؟

نه صدای شکمش بوده یعنی قاروقور کرده 

فقط 35 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

    خدا قشنگ میچینه؛❤️🌱                                          ”در کنار ساحل قدم می‌زدم و می‌خواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد.جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم، نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است.با خودم فکر کردم در زندگی چند بار چیزهای بی‌ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم، دیدم که چقدر بیهوده بوده است!ولی آیا اگر به سمت آن شی بی‌ارزش نمی‌رفتم، واقعاً می‌فهمیدم که بی‌ارزش است یا سال‌ها حسرت آن را میخوردم! جواب کامنت های منفی رو نمیدم 🦋🌱

منم سر کلاس بودم صبحونه نخورده بودم قبلش یدفه کلاس یجوری ساکت شد و شکمم من یه جوری صدا داد ک انگار همه دنیا سکوت کردن تا این صدا ابرو منوببره😂 

بیخیال مردم اینقد گرفتاری و بدبختی دارن ک این چیزارو یادشون نمیمونه خودتو بزن ب اون راه انگار ن انگار اتفاقی افتاده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792