اخه با نامزدم بحث کرده بودن
۲/۳ روز بود حرف نمیزدن
بعد امروز من ک دیدمش مث قبلا بهش گفتم سلام خوبی اینا
ولی خب من نشسته بودم مشغول یچیزی بودیم با نامزدم اونم نیومد دست بده منم بلند نشدم😑
رفته به مادرشوهرم گفته احساس میکنم از من ناراحته مادرشوهرمم گفته نه بابا شاید حوصله نداشته🥺🥺منم یکم باهاش حرف زدم در حدی ک جواباش ی کلمه بود ،بچه فک نکنه ناراحتم یا قهرم اخه بمن چههه🥴
الان با خودم میگم ینی بازم فکر میکنه دارم تعصب نامزدمو میکشم؟🙄درحالیکه همیشه وقتی بحث میشه به نامزدم میگم بسه کوتاه بیا و اینا
۱۴ سالشه برادرشوهرم