دوستم
تو بچگی مادرش ولشون میکنه
از غصه جدایی پدرش اعتیاد پیدا کرد
پیش پدربزرگ و مادربزرگ پدری بزرگ شد
پدربزرگ ۱۴سالگی فوت میکنه
مادربزرگش تو ۱۶سالگی این سرطان کبد گرفت دو ماه بستری شد دوستم شبانه روزی پیشش بود دراخرم فوت شد
دوستم رفت خونه عمو زنعموی بدجنسش
اونم بعد یکسال دادنش به مردی ک از خودش ۱۲سال بزرگتر بود و قبلا زن طلاق داده بود
خانواده شوهر مضخرفی داشت ک حسابی اذیتش کردن
دوتا بچه آورد
دخترش ۱۲و پسرش ۶ساله بود که شوهرش سکته کرد ومرد
الآنم مستاجر و تنها با دوتا بچه کوچیک سرکارم نمیتونه بره
کلا هم سی سالشه
خیلی دلم براش کبابه