بچها زود قضاوت نکنید اول بخونید بعد نظر بدین واقعا برام سواله نمیتونستم با کاربری خودم بپرسم شناخته میشدم ۸ ساله ازدواج دوم کردم حالا همسر سابقم اصرار داره منو ببینه واقعا نمیدونم چکارکنم الان میگم داستان ازچه قراره دارم مینویسم
بگوووو
بچها کسی نیست
نري اين خودش يه جور خيانته به شوهر فعليت شوهر قبليت يه غريبست
نخونده میگم نه برای چی بری
اون الان پسر مردمه
تا درد سر نشده ولش کن
بچه داری ؟
سالها پیش با پسرعموم ازدواج کردم به اختلاف رسیدیم خیلی اذیتم کردخودش وخانوادش کلی تهمت الکی وانگ واینا زدن خیلی دلمو شکستن بعد یه عالمه دربه دری طلاق گرفتم
بعد طلاق مجبور شدم ازاون شهر برم انگشت نما شده بودم خیلی دلم شکسته بود واگذارشون کردم به خدا
خوب
بچها اینم بگم من خر خیییلی عاشق پسرعموم بودم جلو همه وایسادم که بهش برسم ولی اون مشکل روانی داشت اینو بعدازدواج فهمیدم
خلاصه بعد طلاق نمیدونم بگم کارما یاچی خدا بدجوری گذاشت توکاسش یه بیماری گرفت پاهاش ازکار افتاد وزمینگیر شد حتی دستاشم کم کارشده
یه مدت که ویلچری شده بود بعد کلی دوا درمون الان به زور عصا واکر واینا راه میره ولی نمیتونه کارای شخصیشو بکنه
حالا حتما ازت حلال خاهی میخاد!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز