دیگه چی بگم
من خیلی دیدم توی ازدواج های سنتی
انگار یهو قبول میکنی
من یک دوستی دارم این دختر ارشد داره باباش پول دار. خونشون جای خوب. خوشگل قد بلند
با فامیل عموش اینا سالها در ارتباط نبودن. پسر عموش انگار با یک دختر افاده ای ازدواج کرده بوده بعد طلاق میگیره. بعد از طلاق معتاد به تریاک میشه
تا عید نوروز میشه و بعد از سالها این پسر ، دوست منو میبینه.
همون جا به زور شمارش رو میگیره و با هم پیام بازی میکردن و بعد 3 ماه میره خواستگاری و دوست من زنش میشه
دوستم میگه شوهرم از همون روز اول که با هم در ارتباط بودیم تریاک رو کنار گذاشت و تا الان که 4 ساله ازدواج کردن برنگشته
به معنی واقعی کلمه هم برای دوستم میمیره شوهرش. یعنی خدا رو شکر خیلی خوشبخته