از ساعت ۷ تا حالا دارم اتاقم رو جمع میکنم تا حالا فقط تونستم کاغذها و لوازم تحریر رو مرتب کنم یک سال میشه اتاقم رو جمع نکردم کتابای پارسال دقترای پارسال همشون ریخته بودن ۳ ساعته فقط تونستم اونارو جمع و جور کنم اینقدر زیاا بود جونم دراومد هنوز جارو کردم لباسام لوازم آرایش اینا همه مونده باید هرجور شده امشب تموم کنم امتحانای ترم از شنبه شروع میشه باید بشینم بخونم واای چقدر خستم خداروشکر فردا تعطیلیم واگرنه که بدبخت بودم