استارتر عزیز منم مث شما بودم
توی یک رابطه سمی!!!
ولی با این تفاوت ک ما دوست بودیم
هفت سال تمام باهم بودیم
دوسال اول اون میومد منت منو میکشید پنج سال من!!!
هم معتاد بود هم الکلی هم هیچی نداشت
هم خانوادش داغون بودن هم هزارتا دوس دختز داشت
من خودم رو خار کردم برای بودت باهاش چون از همه لحاظ سر بودم و خودمو خانوادم هم عالی ازهمه لحاظ!! یعنی آرزوی هر پسری بودم و تا دلت بخواد خواستگار داشتم
ولی اون حرومزاده ب من حس ناکافی بودن میداد جوریکه اعتماد بنفس نداشتم حتی سرمو تو خیابون بلند کنم !
منم مث شما نمیتونستم تمومش کنم تا اینکه بعد از یه قهر طولانی گفتم گور پدرش دلمو زدم ب دریا و تا تونستم تو مجازی رل زدم 😂 البته اینبار با آدم حسابی
سر خودمو گرم کردم ک فکرم درگیرش نباشه
خلاصه بعد سه ماه برگشت و اینبار این من بودم ک بهش گفتم از زندگیم گمشو بیرون دیگ نمیخوامت هزارتا فحشم بهش دادم آقای ج ن ده مادر خراب و فلان شوک شده بود! ک واقعا من هموک دختریم ک صدام در نمیومد! اون روابط منو قوی کردن اعتماد بنفسم برگشت قدر خودم رو دونستم
تهش کات کردم یک ماه بعد با یه ادم حسابی نامزد کردم مث یه تیکه آشغال از زندگیم بیرونش کردم تموم خطامم شکوندم ک بهم دسترسی نداشته باشه و خودمو نجات دادم هرچند دیر ولی بلاخره انجامش دادم
و الان از زندگیم بی نهایت راضیم 💖
تو همون دوران ک نامزد کردم اون آشغال متوجه شد و از طریق یکی از دوستانم میخواست مجدد باهام در تماس باشه با گریه و التماس ب همه میگفت بهش بگید بهم زنگ بزنه باهام صحبت کنه کارش دارم و فلان
ک ب واسطه گفتم بهش بگید مث یه آشغال از زندگیم انداختمت بیرون تو بی لیاقت بودی دیگ دنبالم نیا تو درحدم نبودی هیچوقت گمشو برو پی لیاقت کثیفت
اللن پنج سال از اون ماجرا میگذره و من خوشحالترینم
پس خودت رو نجات بده
کافیه اراده کنی تا برات صف بکشن تو نیاز ب همچین ادم الدنگی نداری تمومش کن بزن در باسنش تا نجات پیدا کنی برو در خواست طلاق بده