امروز دیر رفتم مدرسه چون بارون شدید بود منظرموندم تا بابام بیاد ببرتم خونمون به مدرسه خیلی نزدیکه بعدش رفتم تو کلاس معلم شروع کرد گفت خونتون یه قدمه تا اینجا خودتم درازی سه تا گلو بزنی و غلت بخوری رسیدی اینجا یه پیرمرد که میگن تو جهاد بوده معلوم نیست کی آوردتش اینجا
بعدش همیشه حرف فرهنگ میزنه میگه ما بی فرهنگیم من رفتم اصفهان همت مردم با فرهنگ و باشعور ولی تو دهات ما همه بی فرهنگ
معلم همه درسای مهممونه تازه چون تغییر رشته دادم بهم گفت میخوام امتحانات سال قبل رو پاست کنم نمیتونم چیزی بهش بگم