میدونم یکی از موضوعات خاطره نویسیه
من خیلی ساله ک سفر زیارتی نرفتم 6 سالم بوده و هیچ خاطره ای تو ذهنم ندارم
این چند سالم دستمون خالی بود با اینکه تو استان فارس بودیم ولی حتی تا شیراز هم نتونستیم بریم
ی مسافرت پارسال رفتیم ک کل انشا هام راجب همون بوده دیگه نمیخوام بنویسم همونو
واقعا خاطره جالب دیگه ای قبل اومدن نامزدم نداشتم
دلم میخواد خاطرات شب تولد اونو بنویسم🥺
خیلی شب قشنگی برا هر دومون بود هنوز چشاش و خنده هاشو یادم میاد ی لبخنددد بزرگ میشینه رو لبم
ولی میگم شاید زشت باشه و بگن عقده شوهر داشته
چیکار کنم