خاکسپاری پسر عمم بود امروز
دیروز دیدم همش یه دختره تو اتاقه رفته زیر چادر بلند بلند گریه میکنه و میلرزه گفتم شاید از فامیلای پدرش باشه
متوجه شدم اون دختری که خودشو انداخته رو قبر و جیغ میکشیده وقتی ما برگشتیم همین دختره بوده و عشقشه🫠
میگفت من منتظر بودم شما برید برا بابای بچه های نداشتم عزاداری کنم
قرار خواستگاریشون دو ماه دیگه بوده😔
از فکرش بیرون نمیام
میشه براش دعا کنید؟ خیلی چهره مظلومی داشت بمیرم براش