بچه ها تو تاپیک قبلیم گفتم ولی کسی چیزی نگفت
من با خانواده شوهرم یه جا زندگی میکنیم
بعد اونا دیشب شام جایی دعوت بودن من دعوت نبودم شوهرمم سرکار بود شب خونه نبود گفتن برو خونه مامانت اینا ک خونه تنها نباشی
منم دیشب اومدم موندم صبح زود بیدار شدم رفتم کلاس داشتم سرکلاسم
بعد باز از سرکلاس اومدم خونه مامانم اینا که فردا صبح کلاس ندارم بخابم تا ساعت ۱۲ این کم خوابی چند روزم جبران شه(اونجا بودنی ننش انتظار داره صبحا بلند شم برم توکارا کمکش کنم نمیتونم تا ظهر بخابم)شبام دیر خابم میبره
میدونم پشت سرم حرف میزنه
چجوری برام مهم نباشه نو فکرش نرم
بعد به خاهرشوهرم این پیامو دادم
اسکرین شاتشو تو پست بعد میزارم