دعواها رو بگو 🤣🤣🤣🤣پارسال روز مادر رفتیم خونه ی مامانم براش کادو و شیرینی و گل بردیم بعدش خواستیم بریم خونه ی مادر شوهر
رفتیم گل بخریم یه زن و شوهر و دختر ۴ ساله هم داشتن اومدن گل بخرن برای روز مادر
خلاصه سر قیمت گل با گلفروشه دعواشون شد اینقد همو زدن
زنه هم چسبیده بود شوهرم التماس میکرد جداشون کن دخترشونم چسبیده بود محکم به من گریه میکرد و جیغ میزد
تو دلم گفتم قربون حضرت فاطمه که از روز تولدش کادوی زورکی و دعوا نصیبمون شده
بعد زنه به شوهرش گفت محمد بس کن ...شوهره هم برگشت تا میخورد زد زنه 😓😓😓
یعنی اوضاعی شده بود فقط ...دیگه پلیس اومد
دخترشون گریه میکرد میگفت خاله منم با خودت ببر خونتون
اینقد حالمون گرفته شد همسرم گفت بریم خونه اصلا نمیخوام خونه ی مامانم بریم
خیلی صحنه ی بدی بود واقعا