هفته پیش یه معلم ازم خواستگاری کرد چون خاله م خیلی تعریف ادب واخلاقشو کرد گفتم باشه باپدرم صحبت می کنم شغل وتحصیلات من ازپسره خیلی بالاتره ولی چون خاله م خیلی تعریفشو کرد گفتم بزاریه فرصت بدم به خودم واون بعد چندروز پیش خواب دیدم یه جفت کفش مشکی پاشنه بلند دارم باهش می لنگم درشون آوردم دیدم خداروشکر مشکل از پاهام نیست کوتاه بلند نیست گفتم با دقت می پوشم امروز دیدم خاله م گفت جوابش کردم مادزش گفته من پدرم یه خونه به اسمم کنه پسرش طلاق گرفته منم هنین طور