من کلا یه آدمیم که حاضرم خودم اذیت شم ولی همیشه مراقبم که حرفی به کسی نزنم که ناراحت بشه خیلی رو این نقطه تمرکز دارم بعد دوستام بدون اینکه چیزی بشه یا اتفاقی بیوفته امروز نثل همیشه قرار بود از خونه رفتنی که بخواهیم بریم مدرسه به هم دیگه زنگ بزنیم من به زمان معین شده ۲ دیقه هم مونده بود زنگ زدم به دوستم مامانش برداشت گفت که رفتن من اومدم مدرسه آخه من که حرفی نزده بودم بهشون بهم به محلی میکردن منم بی اعتنا بودم چون همیشه جلو تر از اونا میرسیدم جلوی مغازه که باهم بریم همیشه هم من منتظرشون میموندم حالا نمیدونم اینا چشونه!!! یک دوستم قبلم با هم دوست بودیم صمیمی دو سال پیش تا حدودافروردین۱۴۰۳ این دوست جدیدم کع تازه دو ماهه باهاش خیلییییی صمیمی شده دیگه منو آوم حساب نمیکنه منم حسود نیستم بالاخره نو که آوند به بازار کهنه میشه دل آزار
ولی آخه چرا بیخودی به من زنگ نزدند خودشون رفتن؟؟؟؟