دیشب شام خونه مادر شوهرم بودیم

پس قشنگ بزن تو پرش از این به بعد

آره بخدا .بعد همین مادرشوهرم هر چی طلا و چیزای با ارزش داره داده دخترش ولی پسراش جرات ندارن یه سفر بدون خانم برن .ولی دخترش هر جا بره سفر نمیزاره هیچکس بفهمه.عین مادرشوهر تو فقط دوست داره دخترش تو آرامش باشه .ولی عروس نباید آرامش داشته باشه هر موقع رفتیم سفر زهرمون کرده 

اتفاقا تو گروه خانوادگیشون منو بزور عضو کرده بود انگار یادش رفته بود من اونجام، اونجا دیدم گفته جاریم براش خریده منم گفتم پولو ما دادیم اون فقط همراهت اومده چرا گفتی اون خریده ،اونم زد به کولی بازی که من نمیدونستم شماهم دادید نهههه اون پول داده حالا شماهم دادید و شر و ور،ببین اونو خیلی تو فامیل بزرگ کرده نمیدونمم چرا ولی جاریم تو کار دعا و جادو جنبله،مثلا شوهر مخفیش واسش انگشتر خریده بعد جاریم ۷۰۰ هزار تومن داده هرجا میشینه میگه جاریم براش انگشتر خریده یا فرستادتش سفر ویا وسایلاشو اون خریده و ...نمیگه هم اون یکی پسرم خریده تاکید داره که جاریم براش خریده و اینو همه جا میگه،من بگم ما دادیمم کسی باورش نمیشه،درصورتی که جاریم هزار تومن پول تاکسی رو ازش میگیره!یا قسطاشو شوهرم میده الان زده زیرش میگه خودم دادم یا شوهر مخفیم داده ،یا خرج خونشو شوهرم میداد الان زده زیرش میگه شوهر مخفیم میداده،کلا هرچی شوهرش بخره یا شوهر من بخر و پول بدن میگه جاریم کرده!

مثلا همین قضیه طلاها و سفرا و .. رو جلو شوهرم میگه و تاکید داره جاریم کرده اینجوری شوهرمو بیشتر میچاپه،(جاریم و برادرشوهرم از شوهر مخفیش خبر دارن الان یه دهه و نیمه که دارتش ولی شوهر ساده من نمیدونسته),ببین هر روز بیرونه با شوهره بعد به شوهرم میگه داداشم بردمون تفریح اینور اونور داداشم خونشون دعوتمون کرد،بعد میگه من جایی نمیرم تو خونه پوسیدم اینجوری شوهرم بعد قرنی منو بهواد جایی ببره این شغالم میاره

متاسفانه شوهرم فکر میکنه مادرش فرشته ست کو.. آسمون پاره شده این هرزه افتاده پایین واسه همین فرت و فرت پول میزنه براش فقط وقت نداره بخره وگرنه اونم انجام میداد البته میخره هم تاجایی که بتونه،اونم داشت همین کارو میکرد آشغال خدا دوبار زد پس سرش آدم نشد آخری رفت شهر دور واسمون دعا گرفت شب جن قدبلند سرتاپا سیاه با کلاه دیدم میخواست خفم کنه الان شبا قرآن میزارم بالا سرم میخوابم

آره دیر متوجه میشن اطرافم دیدم چه فایده دیگه،والا روز به روز خوشبخت ترن و پول و رو پول میزارن بیشتر ترقی میکنن

متوجه نشدم!ببین مادرشوهرم جلو شوهرم قضیه طلا یا سفرارو میگه شوهرمم فکر میکنه راست میگه یا به دروغ میگه انقدر پولم دادن یا حتی گاهی میگه داداشت پنهونی از زنش اینقدر داده بهم و فلان شوهرمم باور مسکنه مثلا قضیه گوشی رو شوهرم نمیدونست منم که بهش گفتم باور نکرد ،من از کارای شوهرم خیر دارم خودش میدونه که میدونم

خدا ببینه کافیه اونم شعورش همینقدره رهاش کن مهم نباشه برات