حس میکنم نطفه شیطانم چون خیلی باهمه فرق دارم اولاش همیشه عاشق خدا بودم الان یه مدته ازخدا ازهمه چی ک به خدا مربوطه متنفرم ازادمایی ک نماز میخونن بدم میاد ازاونایی ک زندگیشون روبراهه بدم میاد ازاونایی ک مامان دارن ازاونایی ک باباباشون رابطشون خوبه ازاونایی ک دورشون شلوغه خیلی خوشبختی اصلا دوستدارم نمازبخونم با خدا حرف بزنم میتونم تهش جهنمه ولی بازم حالم بدمیشه ازهمه اینا کلا بابقیه هم فرق دارم