2777
2789
عنوان

بحث شدید با همسرم مامان دوقلوهام

879 بازدید | 39 پست

دیشب پیام داد عامل تمام سفیدی ریش وموهام تویی 

تو بفکر بچه هامون نیستی که توی دستگاهن تو فقط تواین جاده میخای بری وبیای تو فلانی بیساری بهمانی عقل نداری تومادر نیستی هرچه که فکر کنید بهم گفت و من گریه هام صدبرابرمیشد تاپیک های قبل گفتم علت رفت وآمدمون وبچه هام چرا تو دستگاهن همسرمم میگه توبااین بخیه های پارت باید خونه داداشم بمونی که هی تواین راه نریم بیایم 

دیشب کلی باپیام بهم حرف زد قلبمو هزار تیکه کرد فقط خدامیدونه دارم چه روزای سختی رو میگذرونم 

منم اینو بهش گفتم 

خیلی بی انصافی که داری میگی بفکر بچه هات نیستی 😭😭خیلی نامردیه که داری اینجوری قضاوتم میکنی حالم بده و داری هر طوری دلت میخواد قضاوت میکنی فردا ببرتم پیش بچه هام میمونم همونجا بخیه هام عفونتم کنه عفونت بزنه توخونم برنمیگردم حتی اگه بمیرمم برنمیگردم همون بیمارستان. میمونم ولی هیچوقت این رفتاراتو قضاواتتو تواین شرایط افتضاح روحیم یادم نمیره خیلی بی انصافی بخدا

هیچوقت یادم نمیره تواین شرایطی که بیشترازهمیشه بهت احتیاج داشتم فقط حالمو بدتر کردی فقط حرفایی بهم زدی که قلبمو بیشتر بدرد اوردی خیلی نامردی دیدی ۸ماه خودمو بچه ها دردکشیدیم دیدی چه استرسایی کشیدم داری میبینی هربار که دکتر یه حرفی میزنه درمورد بچه ها جونم میخواد دربیاد تو هیچی نمیبینی هیچی خیلی نامردی که به منی که داری حالو روزمو میبینی میگی توبفکر بچه هات نیستی خیلی بی انصافی

هیچوقت این بی انصافیتو یادم نمیره
منو گزاشتی پیش بچه هام نه حق داری طرفم بیای نه حق داری زنگ بزنی بگی خوبی یا بد مرده وزنده وخوب وبدمن از فردا که برم پیش بچه هام دیگه به تو هیچ ارتباطی نداره
نه دلسوزیتو نه دلنگرونیتو نه نگران بودنتو برا خودم باورنمیکنم
ریشاتو من سفید کردم دیگه 

دلم بحال این دوتا طفل معصوم میسوزه 

وگرنه ارزوی مرگ میکردم 

براتو که فرقی نداره 

من حسرت به دل بچه هام میمونم 

خیال میکردم میفهمی منو خیال میکردم این شرایط و روزای سختو باهم میگذرونیم ولی اشتباه میکردم جز اینکه قلبمو بیشتر بدرداوردی امشب 

کاراتو کن منو فردا ببری پیش بچه هام 

دیشبم اومد تا آلان خوابه ولی من تصمیمو گرفتم فقط میترسم عفونت بگیرم توبیمارستان میترسم بمیرم بااین عفونت وبچه هامو نبینم توروخدا اول واسه سلامتی بچه هام دعا کنید بعد صبر خودم که خدا بهم صبربده این روزا رو بگذرونم 

همه اینچیزا رو تواین دورانی ک واسه هردوحساسه دیدیم ... صبوری کن میگذره  انقد ضعف نشون نده ک فردا هی بت بگه  مادرنیستی  بشینی زاربزنی   

❤من گاهی خسته می‌شوم، می‌رنجم، ناامیدی را تجربه می‌کنم و حساسیت‌هایی دارم.این چیزها بخشی از صفاتِ انسانیِ من است.❤ و من نمی‌توانم از انسان بودن انصراف بدهم❤ اینجا فقط راجب مشکلات و دغدغه های زندگیم تاپیک میزنم حرف زدن با آدمها و اینکه احساس کنم تنها ادمی نیستم ک این درد و دارم تجربه میکنم آرومم میکنه و باعث میشه بهتر تصمیم بگیرم ❤  گاهی وقتا راجب کوجکترین دغدغه ی ذهنیمم همون لحظه تاپیک میزنم  ❤ طبیعیه ک منم مثل همه ی انسانها لحظات خیلی خوب و تجربه کردم توزندگیم و نعمتهای خیلی زیادی توزندگیم وجود داره  حتی خیلی بیشتر از ادمای دور و برم اما راجبشون تاپیک نمیزنم ❤   اینکه شما هرجایی برای منفعت خودتون تاپیکامو تو سرم بزنید  دلم نمیشکنه و اتفاقا رو ضعفمم دست نذاشتید  من تاپیکام و ب خواست خودم زدم و بابتشون اذیت نمیشم... 💎❤دوستای خیلی ارزشمندی اینجا پیداکردم ک خیلی وقتا دلسوز تراز خواهرومادر واسم بودن ❤💎

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مامان دوقلو ها کی بود🤔

🧘لطفا منو ریپلای نکنین اگر مخالف نظرم هستید ، نظرتونو برای خودتون نگهدارید ، نظر مخالفتون اینقد 🤏 ارزش نداره برام ولی بعضی وقتا که بیکارم جواب میدم ، اگر جواب ندادم بدونین مثل شما بیکار نیستم سرم تو اینو اون باشه😎   اونایی که موافق نظراتم هستید و استارتر تاپیکی که توش نظر گذاشتم ریپلای کنین ولاغیر بوس بهتون🤗                                                  

عزیزم ان شاالله درست میشه غصه نخور ....سخته ولی صبوری کن ان شاالله حل میشه مشکلاتت

💕هُوَ رَبُّ المُستَحیل و أنت تبكي عَلَي المُمكن ,او خداوند ناممکن هاست،در حالی که تو بر ممکن ها گریه میکنی...💕

عزیزم منم بعد زایمان تا ده روز بیمارستان بودم پیش دخترم تو اتاق مادران شبا میرفتم خونه فقط 

چرا عفونت بگیری 

برو بمون تا به سلامتی ترخیصشون کنی . من پانسمانم بعد سه روز باز کرد دکتر

مینیمال 

عزیزم شوهرت رو فعلاً بیخیال.

هر دو الان خسته اید فکر خودت و بچه هات باش.

انشالله این روزا هم می گذره.

تاپیکای قبلت رو خوندم مگه آمپول برای رشد ریه های جنین برات تو بارداری دکتر نزده؟؟


🤍🤍

اتاق مادران جا نداره بخیه هام نگرفت بازه

بخیه ها رو نمیخوان ببندن دوباره؟؟ با این شرایط چند روز نرو چون محیط بیمارستان آلوده س .ی اگر دلت طاقت نمیاره ب بهانه همین بخیه ها بگو بستری ت کنن 

مینیمال 

گلم برای سلامتی خودت و دسته گل هات حمد میخونم انشالله این روزا میگذره صبوری کن قوی باش اگه راهتون دوره و خونه جاری دوس نداری بمونی نزدیک بیمارستان یه هتل یا مسافرخانه کرایه کنید

کاربران آقا به هیچ عنوان من رو لایک و ریپلایی نکنید...الهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری(س) توروخدا برای ظهور آقاجانمون دعا کنید صلوات بفرستید..هرکس به سهم خودش زمینه ظهور رو فراهم کنه ظهور نزدیک است انشالله🌷🌷🌷❤

انشاالله خوب میشی عزیزم

وای چقدر درکت کردم

منم بچه اولم نارس دنیا اومد بیمارستان پیشش موندم اومدم دیدم فامیل نزدیک،شوهرم میخوان تو حیاط من عروسی بگیرن شوهرمم موافقت کرده بدون اینکه نظر منو بپرسه! تازه همشون ناراحت که چرا من بچمو ول نمیکنم بیام عروسی

وای هفت سال گذشته ولی هنوز کار و رفتارهاشون یادم نمیره

این روزها میگذره ولی بدیش اینه که هیچ وقت فراموش نمیکنی و سر دلت میمونه.. اینم به دلیل زایمان و افسردگی بعدشه

کاش قبل زایمان یه کلاس توجیهی برا اطرافیان مخصوصا شوهر میذاشتن که چه جوری رفتار کنن

همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶      یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️
عزیزم شوهرت رو فعلاً بیخیال.هر دو الان خسته اید فکر خودت و بچه هات باش.انشالله این روزا هم می گذره.ت ...

بعضی دکترا نمیزنن . برا منم نزده بودن اگه زده بودن بچه م نمیرفت تو دستگاه کلی هزینه و حرص و جوش برا ی آمپول 

مینیمال 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792