جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
کاربری دست چند نفره به خدا کمبود شماره بود ؛ هر فردم شعور اینو داره که تو تاپیکای مخصوص به سنش شرکت کنه❤️دهان شما خروجی افکار شماست وقتی باز میشود سریعترین راه برای درک شخصیتتان دراختیار مخاطب قرار میگیرد مواظب ویترین شعورتان باشید،تا افکار و وجودتان خریدارهای بیشتر داشته باشد!
آره پیام بده یک ماه پیش یادته فلان کارو کردی من الان یادم افتاده ناراحتم 😐🤣
ولش کن افکار مالیخولیایی رو بریز دور
❤شانس نام مستعار خداست ... آنجا که نمیخواهد امضایش پای داده هایش باشد 😍❤️ 💚در آیینه دختری می بینم / سرسخت ، مغرور و تنها /عجب قدرتی دارد چشمانش / این قدرت هر آینده ای را شکوه مند می سازد!💚 🎐 💜اجـازه نـده هيـچ كس پـاشو رو رويـاهات بـذاره..🌱 ️ تو مالک آرزوهای خودتی دختر 💪 بلند شو ، صورتت رو بشور ، موهات رو شونه بزن ، آرایش کن ، یه لباس شیک بپوش ، خوراکی مورد علاقت رو درست کن و بخور ، یکم برای خودت برقص ، کمی مدیتیشن کن ! تمام شد !💜 👈 💙حالا اونقدر قدرت داری که بری دنبال رویاهات و هیچ کس نمیتونه شکستت بده💙😉🌝❤️
کاربری دومم و به زور تونستم ثبت نام کنم خواهشا نترکون وقتی جواب نمیدم به این منظور نیست که کم اوردم یا یادم رفته،فقط حوصله بحث با کم فهم هارو ندارم💆🏻♀️اقایون خاله زنک سایت لطفا به هیچ عنوان تو تاپیکای من نیایید و ریپلای نکنین😐✅ وخداوند طوری برایت جبران میکندگویی چیزی ازدست نداده ای🌱
اون شریان اصلی رو گرفته اکسیژن کافی نرسیده به مغزت از حال رفت ی و خیلی خیلی کار خطرناکیه! منم الان ناراحت شدم😂
بهش پیام بده بگو الان این مطلبو خوندی یاد اونروز افتادی حالت بد شده، بعد احتمالا اون عذرخواهی میکنه مجدد شماهم ببخش تموم میشه😅
200 سال پیش وقتی آمریکایی ها در لجن و کثافت زندگی میکردند ایرانیان مسواک میزدند.200 سال بعد وقتی آمریکایی ها کره ماه را فتح کردند ایرانیان همچنان مسواک میزدند!! آخه بهداشت خیلی مهمه
من هنوز بچگی نکردم،ولی لباس بزرگسالی تنم کردند،اونم اشتباهی واسه ام دوخته بودند،تنگه برام،،حالام میخوان بزور لباس پیری تنم کنند..من هنوز همون دخترک5،6ساله ام،که پای چرخ خیاطی مادرم مینشستم تا پیرهن جدیدمو زودتر بدوزه و بپوشم.چه ذوقی میکردم.من هنوز دلم مثل گنجشک کوچیکه،زود میشکنه و زودی هم با یه پفک آشتی آشتی میشه،،من داره موهام سفید میشه ولی هنوزم یه جوجه رنگی دلمو شاد میکنه.وقتی بچه هام بهم میگن مامان،وحشت میکنم،یعنی من کی اینقدر بزرگ شدم که بشم تکیه گاه دو سه تا وروجک..منو ببرین بدین به مامانم تا گوشه ی چادرش رو بگیرم و باهاش برم حرم تا برگشتنی برام بستنی بخره،من بچگیمو میخوام!!!