2777
2789

اونقدری که هر باری باهاشون روبه رو شدم بحث بچه آوردن ما رو وسط کشیدن و جوری رفتار کردن که انگار الان پیر شدم که حالم داره بهم میخوره ... 

خیلی دوست داشتم می‌تونستم با پشت دست میزدم تو دهن هر بیشعوری که به خودش اجازه میده دخالت کنه و تو خصوصی ترین مسائل زندگیم نظر بده ..

من تازه ۲۲ سالمه 

میگن دیر شده حتی پدر شوهرم هم وارد شده و من هر کاری میکنم یا هر حرفی میزنم برمیگرده میگه نمی‌خواد اینجوری کنی یه بچه بیار به جاش

دوستانی که در این خصوص تجربه دارن لطفا بگید چه جوری دهنشونو ببندم تا اینقدر دخالت نکنن

واقعا دارم اذیت میشم از طرفشون 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به شوهرت بگو بهشون تذکر بده 

اگه هم مادرشوهرت گفت با جدیت بگو این مسئله خصوصیه خودم بعدا براش تصمیم میگیرم فک نمیکنم به کسی مربوط باشه 

دیگه هم اهمیت نده با گفتن اونا که تو حامله نمیشی خواهر🤭😁

همسرت باید جواب بده شما اصلا هیچی نگو ترجیحا وقتی هم باشه که در حضور شما نباشه .اگر قراره بگه که اذیت میشید فقط بگه خودم از حرف هاتون اذیت میشم و تصمیمش رو به عهده خودم بذارید

نا امید از تمام دارو ها...نا امید از دعای هر ساعت...چشمم اما خلاف پاهایم ،رو به دروازه ی خراسان است!

هیچ عکس العملی نشون نده..یا لال میشن یانه..بمنم خیلی گفتن من ۲۴سالم بود عروسی کردم ۲۷سالگی مادرشدم..تاحرفی زدن پاشو برو از پیششون ی ور دیگه

برای من که میشنوم،حرف زدن دیر نیست...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792