چطور میشود به یک شاخهی شکسته ثابت کرد که باد از او عذرخواهی کرده..؟ ببین کاراتو شدیم دوتا غریبه از...~ نیوادمن برعکس بقیه اهل تایپیک زدن نیستم شایدبرمیگرده ب اون اخلاقم ک دوسندارم کسی متوجه زندگیم شه یاشاید درونگراشدم... اینحامینوسم تاهم خالی شم وهم پاک کنم داستانموکه چ آواری برسرم ریخت ونابود شدم.. بچه هازندگیم خوب بود ازصفرساختمش پاب پای شوهرم وباهمه توانم باشرایط کناراومدم تابه جایی برسیم رسیدم اما ی اتفاق توزندکیم اومد دنیااوارشد روسرم... خیلی ناتوان شدم ضعیف شذم ب دپر دیوارخودمو زدم تازندکیو حفظ کنم... شرایط زندگیمون بدشد ومن تمام زندگیمو ی شبه باختمـ.. خیلی دوسدارم از زندگیم وامرارمعاشم براتون عکسو فیلم بزارم اما صلاح نیست. من زندانی ام.... ی زندان ک هم در داره هم دروازه... اما من توش زندانی شدم همسرم باتمام قدرت بهم ظلم میکنه منظورم زورگویی بی توجهی.. اگربگم بمن هزارتومن نمیده شاید فک کنید اغراق میکنم امامن برای تمام کارام حتی یک ریالم نمیگیرم... لباسای تنم کهنه جورابای کهنه کفشم کهنه هیچی ندارم بااینکه وضع مالی خوبی داره... ماشین برای مصارف شخصیم ورفتن وسرزدن ب خانوادم بهم نمیده بایذباخط وتاکسی برم بهم حتی پول نمیده سالی یبار برم ارایشکاه یایه شال بخرم.... بچه هامن باسکوت تازگیاازدورنم باتمام قوا فریادمیزنم لبام بستس ـ قلبم باتمام وجود دردمیگیره.. تپش قلب گرفتم ... افسردم.. غمگین وبی پناهم. بچم بهم گف مامان جداشو من ناراحت نمیشم نمیخام درد بکشی.... وبااشک خابید... این یعنی شکست من ∆∆لطفا باخوندن امضام برام صلوات بفرستید دوام بیارم ∆∆من اینجا زندانی ام