امشب خونه پدرشوهرم بودم
دو تا جاری ها هم بودن
بعد شوهر اونا خوب سرحال بیدار مهربون بودند
با زنشون مهربون بودند با بچه مهربون بودند
ولی شوهر من فقط خواب بود یا هم با بچه و من دعوا داشت
اینا با هم برادرا شریکند کار همه شون هم یکی ه و نمیشه گفت شوهر من خسته بود پس
این برادراش مهربون وفا دار
این خیانت کار کثیف هم سهم من شده
امروز هم سر فیلم خاک برسری دیدنش سر کار دعوامون شد که گفتم حتما فیلم دیدی بعد با کسی بودی
در کل حالم ازش بهم می خوره