شوهرم از کما برگشته شبا وقتی می‌خوابه براش سخت میگذره

آخه 

داداش من دوسال پیش تصادف کرد اوایل یه چیزهایی میگفت مثل مادرمو و عمه هام که فوت شدن واینکه مادرم گفته نمیخواد تو بیای و خیلی چیزها اما بعدا کلا فراموش کرد اوایل خیلی بسم الله میفرستاد کلا فارسی صحبت میکرد ما ترکیم اوایل خیلی بداخلاق شده بود همش فحش میداد اما الان خیلی خوب شده مهربون ولی قرص میخوره که تشنج نکنه و دیگه مثل سابق حرکتاش تند و سریع نیست و حافظه کوتاه مدتش ضعیف شده

منم نمی خوام ترکش کنم ولی خودکشیشو هیچ وقت بهم نگفت منم نمی خوام بگم این حرف وزدن توتحقیق می خوام خودش بگه تا باهاش برم مشاور نمی خوام بگم به این دلیل بیابریم مشاور البته دلم می گه ترکش نکن عقلم یه چیزه دیگه می گه داداشامم که دیگه سنگ می ندازن جلو پام که بی خیال شم

کاش پاک بشم. بالاخره دیر و زود باید رفت

اسمش محمدمهدی عزیزم

خیلی ممنونت میشم

الهی ک به خواسه ی قلبیت برسی

من خودم آدمه معتقدی هستم ولی بعداز تصادف داداشم به عینه معجزه را دیدم و دیدم چقدر دعای دیگران تاثیر داره

چقدر توسل به ائمه تاثیر داره

اعتقادم محکمتر شده

خدا به همه ما رحم کنه منم این شبا خیلی بیشتر از همیشه وحشت مرگ رو دارم خواب هامم عجیب شده

عزیز جان نیازی به کسی نداری  من گناه کار تر از اونم که فک میکنی ...فقط از ته دلت بخواه از خدا که کمکت کنه مطمین باش دست خالی برت نمیگردونه ...من یه اعتقادی دارم همیشه هم میگم وقتی ادم با تمام نیازش بره پیش خداو ازش بخواد خدا با تمام جلالش کمکش میکنه و دست خالی برنمیگردونه فقط دلتو با خدا صاف کن و باهاش دردو دل کن 

روان نمیتونه خبر از آینده بده اما روح بعد دیگه انسانها ست و این کار رو می‌کنه.رویای صادقه

ببخشید چطوری میخواستن ببرن سردخونه؟مگه تا کسی فوت نکنه میتونن اصلا ببرن سردخونه؟

خبر از آینده و رویای صادقه هم باز نمیتونیم بگیم قطعا واقعی 

چیزی که اطمینان ۱۰۰ درصد توش نیست نباید حساب باز کزد

هر چی از اون دنیا میگه یاداشت کن حتما حتما

چون ممکنه بعداً جزییات اش رو نه تو نه اون یادتون نیاد

شاید به خاطر اوضاع منطقس

من ولی نمیدونم چرا به چهل دارم نزدیک میشم زیاد نمیترسم. کلا با مرگ مشکلی ندارم جز این گناهانی لعنتی