اره الان دوماه هست یازده مربع میزارن برنامه شو شبکه قرآن اره میگن ما بد بودیم ولی با اطرافیان حرف میزنن میگن بد بود ولی الان نماز میخونه اهل خونه و زندگی شدن خیلی تغییر کرده بودن خوب بودن بعضی کارهاشون توبه کردن میگن ما مرگ دیدیدم فهمیدیم چهخبره باید خوب باشیم
به نظرم پیج آقای موزون رو پیدا کنید بهشون پیام بدین راهنماییتون میکنن ایشون انقدر تحقیق کردن تو این زمینه و آدم های اینجوری رو دیدن اطلاعاتشون خیلی زیاده
آخه همه خانوادش پدرومادر خواهر ونامزدش تواون تصادف میمیرن الان هیش کی ونداره فک کنم به خاطره اون افسردگی گرفته یه بارتوجاده بودیم خسته بود گفتم بزن کنار استراحت کن خوابش که برد ازلحظه خوابش یه سره داشت بامامانش حرف می زد اون موقع یه جوری زدم زیرگریه ازخواب بیدارشد به صدای گریه من ترسید گفت چی شده منم نگفتم واسه چی گفتم دلم برای مامانم تنگ شده آخه مامان منم فوت شده من و برد سرخاک مامانم بیچاره نفهمید من به خاطره دل شکسته خودش داشت قلبم وایمی ستاد
تروخدا اینجوری نگو من اشکم دراومد اون فرد عزیزدل یه خانوادس اینجوری میگی دل استارتر میشکنه
مطمعن باش اون دنیا رو دیده و این حرفایی که الان میزنه از هر موقعه ای راست تر هس
من تجربه های زیادی داشتم وقتی عموم فوت کرد تا مرز جنون رفتم نماز نمیخوندم اما قران میخوندم و مدام گلایه از اینکه چرا عموی من که فردی پیر بود هیچ سوادی نداشت به خاطر مشکلات زندگیش خودکش کرد باید عداب بشه چون هر شب صدای نالشو میشنیدم بعد از ۶ ماه زندگیم جهنم شده بود مدادم جیع میزدم مدام صدای عمومو میشنیدم تا یک شب عجی اتفاق افتاد یک پیرمردی اومد منو با خودش برد و و جایگاه رو نشونم داد دقیقا همون طوری بود که یکی از خانمها ۷ سال بعد تو زندگی پس از زندگی تعریف میکرد که خوکشی کرده بود و اونجا رو دیده بود مو به مو شبیه تجربه ی من بود وقتی فهمیدم تا ابد توی اون جهنمی که خودش به پا کرده نیست تا حدی ارام شدم اما هنوز قهر بودم با خدا تا امام زمان به خوابم اومد گفت وقتی بهت نشون دادیم جاشو چرا قهری باید نمازتو بخونی سجادمو پهن کرد منتطرم شد و منی که اونجا تازه ارامشو پیدا کردم و...
خانما ترو خدا جدی بگیرید همه چیزو مخصوصا حق الناس رو روزی باید جواب بدیم
