بیشتر از یکماهه من هرروز اینجام حتی شبا میخوابم امروز شوهرمو گفتم منو برسون خونه ی خودمون گفت نه امروز پنج شنبس شب باید پیش خانوادم باشیم و فلان نذاشت برم خونه بعد خودش از ساعت پنج گم شد رفت پیش دوستاش محل کارشون دروغم زیاد میگه ممکنه هم رفته باشه باغ باهاشون گفت خونه حوصلم سر میره و رفت منو گذاشت پیش این عتیقه ها گفتم سرم درد میکنه گفت تو اتاق بخواب!
الان من اینجا پیش فامیلای عتیقه ی شوهرمم روانی شدم از این به بعد چی میخواد سرم بیاره حتما عادت کرده دیگه بعد چهلمم هفته ای هفت بار منو میاره این خرابشده.