دو روز خونه بودم به خاطر آلودگی ، انگار آرامش دنیا رو داشتم
سرکار میرم با آدمهای سمی برخورد دارم آدمها هم هر کدوم اخلاقهای عجیب
خودمم چون مجرد موندم حس میکنم بقیه راجع بهم فکر منفی دارند که مثلا حتما مشکلی داشته مجرد مونده چون درونگرا و ساکت هم هستم اما این دو روز حس آرامش عجیبی داشتم دلم میخواد چند سال بقیه زندگیم رو تو خونه بگذرونم و با کمترین ارتباط با آدمها البته پدر و مادرم هستند تنهای تنها نیستم
کی به این آرزو میرسم نمیدونم حداقل ۵ سال دیگه باید سرکار برم تا بازنشسته شم ولی واقعا نمیکشم پنج سال دیگه
پی نوشت : پدر مادرم اهل رفت و آمد نبودند خودم درونگرا در نتیجه مجرد موندم دیگه نگید چرا ازدواج نکردی
ولی خیلی دلم میخواد بازنشسته شم